کد مطلب:64 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:434

احکام اجاره
مـساله 2181) اجاره دهنده وكسی كه چیزی را اجاره می كند باید مكلف وعاقل باشند و به اختیار خـودشـان اجـاره را انجام دهند و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته باشند.

پس سفیه كه مال خـود را در كارهای بیهوده مصرف می كند چون حق ندارد در مال خود تصرف نماید وكسی كه از تصرف در مالش بحكم حاكم شرع ممنوع شده اگر چیزی را به اموالی كه از تصرف در آنها ممنوع شده اجاره كند یا آن اموال را اجاره دهد صحیح نیست .

(مساله 2182) انسان می تواند از طرف دیگری وكیل شود ومال او را اجاره دهد .

(مـسـالـه 2183) اگـر ولی , یا قیم بچه مال او را بارعایت مصلحت او اجاره دهد, یاخود او را اجیر دیگری نماید اشكال ندارد.

و اگر مدتی از زمان بالغ شدن او را جزمدت اجاره قرار دهد, بعد از آن كـه بچه بالغ شد, نسبت به اجاره اموالش نمی تواندبقیه اجاره را بهم بزند و نسبت به خودش نفوذ اجـازه ولی محل اشكال است مگرمصلحتی كه استیفا آن لازم باشد مثل حفظ حیات صغیر در آن ملاحظه شده باشد.

(مساله 2184) بچه صغیری را كه ولی ندارد, بدون اجازه مجتهد نمی شود اجیركرد.

و كسی كه به مجتهد دسترسی ندارد, می تواند از چند نفر مومن كه عادل باشند, اجازه بگیرد و او را اجیر نماید.

(مـسـاله 2185) اجاره دهنده ومستاجر لازم نیست صیغه عربی بخوانند, بلكه اگرمالك به كسی بـگـوید: ملك خود را به تو اجاره دادم و او بگوید: قبول كردم , اجاره صحیح است .

و نیز اگر حرفی نزنند ومالك به قصد این كه ملك را اجاره دهد, آن رابه مستاجر واگذار كند و او هم به قصد اجاره كردن بگیرد اجاره صحیح می باشد.

(مـسـالـه 2186) اگـر انسان بدون صیغه خواندن بخواهد برای انجام عملی اجیرشود, همین كه مشغول آن عمل شد اجاره صحیح است .

(مساله 2187) كسی كه نمی تواند حرف بزند, اگر با اشاره بفهماند كه ملك رااجاره داده , یا اجاره كرده صحیح است .

(مساله 2188) اگر خانه یا دكان یا اطاقی را اجاره كند وصاحب ملك با او شرطكند كه فقط خود او از آن استفاده نماید, مستاجر نمی تواند آن را بدیگری اجاره دهدو اگر شرط نكند می تواند آن را بـه دیگری اجاره دهد ولی اگر بخواهد به زیادتر ازمقداری كه اجاره كرده آن را اجاره دهد, بنابر احـتـیاط لازم باید در آن , كاری مانندتعمیر و سفیدكاری انجام داده باشد, خواه به غیر جنسی كه اجاره كرده آن را اجاره دهد یا به همان جنس .

(مـسـالـه 2189) اگر اجیر با انسان شرط كند كه فقط برای خود انسان كار كند,نمی شود او را به دیـگـری اجـاره داد و اگـر شرط نكند بنابر احتیاط لازم باید به زیادتر ازآنچه كه او را اجاره كرده اجاره ندهد, خواه به همان جنس اجاره دهد یا به غیرجنسی كه اجاره كرده است .

(مساله 2190) احتیاط لازم اجاره ندادن زمین و كشتی و آسیاب است به زیادتر ازآنچه اجاره كرده , ولـی در غـیـر این سه چیز وغیر خانه ودكان و اجیر, اگر چیز دیگر رااجاره كند ومالك با او شرط نكند كه فقط خودش استفاده نماید, می تواند به بیشتراز مقداری كه اجاره كرده اجاره دهد.

(مساله 2191) اگر خانه یا دكانی را مثلا یكساله بصد تومان اجاره كند واز نصف آن خودش استفاده نـماید, می تواند نصف دیگر آن را به صد تومان اجاره دهد ولی اگربخواهد نصف آن را به زیادتر از مقداری كه اجاره كرده مثلا به صد و بیست تومان اجاره دهد, باید در آن , كاری مانند تعمیر انجام داده باشد.

شرایط مالی كه آن را اجاره می دهند (مساله 2192) مالی را كه اجاره می دهند چند شرط دارد: اول - آن كه معین باشد, پس اگر بگوید: یكی از خانه های خود را اجاره دادم درست نیست .

دوم - مـسـتـاجـر آن را بـبیند, یا كسی كه آن را اجاره می دهد طوری خصوصیات آن را بگوید كه كاملا مـعـلوم باشد.

سوم - تحویل دادن آن ممكن باشد, پس اجاره دادن اسبی كه فرار كرده باطل است .

چـهـارم - اسـتـفـاده از آن مـال بـه تلف كردن و از بین بردنش باشد, پس اجاره دادن نان ومیوه وخوردنیهای دیگر صحیح نیست .

پنجم - استفاده ای كه مال را برای آن , اجاره داده اند ممكن باشد, پـس اجـاره دادن زمـیـن بـرای زراعـت درصورتی كه آب باران كفایت آن را نكندواز آب نهر هم مشروب نشود, صحیح نیست .

ششم - چیزی را كه اجاره می دهدمال خود او باشد و اگر مال كس دیگر را اجاره دهد, در صورتی صحیح است كه صاحبش رضایت دهد.

(مساله 2193) اجاره دادن درخت اگر عین میوه آن را به عنوان منافع درخت تملیك كنند اشكال دارد, اما اگر درخت را در حالی كه میوه نداشته باشد اجاره دهدبه جهت انتفاع از آن , بصرف میوه آن صحیح است .

(مـسـالـه 2194) زن می تواند برای آن كه از شیرش استفاده كنند اجیر شود ولازم نیست از شوهر خود اجازه بگیرد, ولی اگر بواسطه شیر دادن , حق شوهر از بین برودبدون اجازه او نمی تواند اجیر شود.

شرایط استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند (مـساله 2195) استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند چهار شرط دارد: اول - آن كه حلال بـاشـد, بنابراین اجاره دادن دكان برای شراب فروشی یا نگهداری شراب وكرایه دادن حیوان برای حمل ونقل شراب باطل است .

دوم - آن كه پول دادن برای آن استفاده در نظر مردم بیهوده نباشد.

و هـمـچـنـیـن آن عـمل از طرف شرع بطور مجان واجب نشده باشد, پس اجیر شدن برای انجام نـمـازهای روزانه خودش و یا تغسیل و تكفین و دفن اموات جایز نیست ولی اجیر شدن برای انجام واجـباتی كه جهت حفظ نظام و مصلحت واجب است مثل انواع صنعتها و پیشه ها مثل داروسازی و طـبـابت جایز است .

سوم - آن كه اگر چیزی را كه اجاره می دهند چندفایده دارد, استفاده ای كه مـسـتـاجر باید از آن بكند معین نمایند, مثلا اگر حیوانی راكه سواری می دهد وبار می برد اجاره دهـنـد, بـایـد در مـوقـع اجـاره مـعـین كنند كه سواری یا بار بری آن , مال مستاجر است یا همه استفاده های آن .

چهارم - آن كه مدت استفاده را معین نمایند.

و اگر مدت , معلوم نباشد ولی عمل را معین كنند مثلابا خیاط قرار بگذارند كه لباس معینی را بطور مخصوصی بدوزد كافیست .

(مساله 2196) اگر ابتدای مدت اجاره را معین نكنند, ابتدای آن بعد از خواندن صیغه اجاره است .

(مساله 2197) اگر خانه ای را مثلا یكساله اجاره دهند و ابتدای آن را یك ماه بعد ازخواندن صیغه قرار دهند, اجاره صحیح است , اگر چه موقعی كه صیغه می خوانندخانه در اجاره دیگری باشد.

(مساله 2198) اگر مدت اجاره را معلوم نكند وبگوید: هر وقت در خانه نشستی اجاره آن , ماهی ده تومان است , اجاره صحیح نیست .

(مساله 2199) اگر به مستاجر بگوید: خانه را یك ماهه به ده تومان به تو اجاره دادم وبعد از آن هم هـر قـدر بـنشینی اجاره آن ماهی ده تومان است و او هم بگوید:قبول كردم در صورتی كه ابتدای مدت اجاره را معین كنند یا ابتدای آن معلوم باشد,اجاره ماه اول صحیح است .

(مـسـالـه 2200) خـانـه ای را كه غربا و زوار در آن منزل می كنند, ومعلوم نیست چقدر در آن می مـانـند, اگر قرار بگذارند كه مثلا شبی یك تومان بدهند وصاحب خانه راضی شود, استفاده از آن خـانه اشكال ندارد.

ولی چون مدت اجاره را معلوم نكرده اند اجاره صحیح نیست وصاحب خانه هر وقت بخواهد می تواند آنانرابیرون كند.

مسائل متفرقه اجاره (مساله 2201) مالی را كه مستاجر بابت اجاره می دهد باید معلوم باشد, پس اگراز چیزهایی است كـه مـثل گندم با وزن معامله می كنند, باید وزن آن معلوم باشد و اگراز چیزهایی است كه مثل تـخـم مرغ با شماره معامله می كنند, باید شماره آن معین باشد و اگر مثل اسب وگوسفند است , باید اجاره دهنده آن را ببیند, یا مستاجرخصوصیات آن را به او بگوید.

(مـسـاله 2202) اگر زمینی را برای زراعت جو, یا گندم اجاره دهد ومال الاجاره راجو, یا گندم همان زمین قرار دهد, اجاره صحیح نیست .

(مـسـالـه 2203) كـسـی كه چیزی را اجاره داده , تا آن چیز را تحویل ندهد, حق ندارداجاره آن را مـطـالـبـه كند و نیز اگر برای انجام عملی اجیر شده باشد پیش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد مگر آن كه شرط كرده باشد یا معمول باشد كه قبل ازعمل اجرت را بدهند.

(مـسـالـه 2204) هـرگـاه چیزی را كه اجاره داده تحویل دهد, اگر چه مستاجر تحویل نگیرد, یا تحویل بگیرد وتا آخر مدت اجاره از آن استفاده نكند, باید مال الاجاره آن را بدهد.

(مـساله 2205) اگر انسان اجیر شود كه در روز معینی كاری را انجام دهد و در آن روز برای انجام آن كار حاضر شود, كسی كه او را اجیر كرده اگر چه در آن كار به اومراجعه نكند, باید اجرت او را بدهد, مثلا اگر خیاطی را در روز معینی برای دوختن لباسی اجیر نماید و خیاط در آن روز آماده كـار بـاشـد, اگرچه پارچه را به او ندهد كه بدوزد, باید اجرتش را بدهد چه خیاط بیكار باشد, چه برای خودش یا دیگری كاركند.

(مساله 2206) اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده ,مستاجر باید مال الاجـاره (اجـاره بـها) را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد, مثلااگر خانه ای را یكساله به صد تـومـان اجاره كند, بعد بفهمد اجاره باطل بوده , چنانچه اجاره آن خانه معمولا پنجاه تومان است , باید پنجاه تومان را بدهد و اگر دویست تومان است , باید دویست تومان را بپردازد.

و نیز اگر بعد از گـذشـتـن مقداری از مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده , باید اجاره آن مدت را بمقدار معمول به صاحب ملك بدهد.

(مساله 2207) اگر چیزی را كه اجاره كرده از بین برود, چنانچه در نگهداری آن كوتاهی نكرده و در استفاده بردن از آن هم زیاده روی ننموده ضامن نیست .

و نیز اگرمثلا پارچه ای راكه به خیاط داده ازبین برود, در صورتی كه خیاط بر خلاف دستور اوعمل نكرده و در نگهداری آن هم كوتاهی نكرده باشد, نباید عوض آن را بدهد.

(مساله 2208) هرگاه صنعتگر چیزی را كه گرفته ضایع كند ضامن است .

(مساله 2209) اگر قصاب سر حیوانی را ببرد وآن را حرام كند چه مزد گرفته باشد,چه مجانی سر بریده باشد, باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.

(مساله 2210) اگر حیوانی را اجاره كند ومعین نماید كه چقدر بار بر آن بگذارد ,چنانچه بیشتر از آن مقدار بار كند وآن حیوان بمیرد یا معیوب شود ضامن است .

ونیز اگر مقدار بار را معین نكرده بـاشـد وبـیـشتر از معمول بار كند وحیوان تلف شود, یامعیوب گردد ضامن می باشد و در هر دو صورت اجرت زیادی بار را بر حسب معمول نیز باید بدهد.

(مـسـاله 2211) اگر حیوانی را برای بردن بار شكستنی اجاره دهد, چنانچه آن حیوان بلغزد, یا رم كـنـد وبـار را بشكند, صاحب حیوان ضامن نیست ولی اگر بواسطه زدن ومانند آن كاری كند كه حیوان زمین بخورد و بار را بشكند ضامن است .

(مـساله 2212) اگر كسی بچه ای را ختنه كند وضرری به آن بچه برسد, یا بمیردچنانچه بیشتر از مـعـمـول بـریده باشد ضامن است .

و اگر بیشتر از معمول نبریده باشداگر فقط به او رجوع شده باشد ضامن نیست .

و اما اگر تشخیص ضرر داشتن یا ضررنداشتن را هم به عهده او گذاشته باشد جراح ضامن است .

(مـسـالـه 2213) اگـر دكـتر بدست خود به مریض دوا بدهد, یا درد و دوای مریض رابه او بگوید ومـریض دوا را بخورد, چنانچه در معالجه خطا كند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد, دكتر ضامن اسـت .

ولـی اگـر فـقط بگوید: فلان دوا برای فلان مرض فایده دارد و بواسطه خوردن دوا ضرری بمریض برسد یا بمیرد دكتر ضامن نیست .

(مـسـالـه 2214) هـر گـاه دكتر به مریض یا ولی او بگوید: كه اگر ضرری به مریض برسد ضامن نـبـاشـد, در صورتی كه دقت واحتیاط خود را بكند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد دكتر ضامن نیست .

(مـسـاله 2215) مستاجر وكسی كه چیزی را اجاره داده , با رضایت یكدیگرمی توانند معامله را بهم بزنند.

و نیز اگر در اجاره شرط كنند كه هر دو یا یكی از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند, می توانند مطابق قرار داد, اجاره را بهم بزنند.

(مساله 2216) اگر اجاره دهنده , یا مستاجر بفهمد كه مغبون شده است , چنانچه در موقع خواندن صـیـغـه ملتفت نباشد كه مغبون است , می تواند اجاره را بهم بزند,ولی اگر در صیغه اجاره شرط كـنـنـد كـه اگر مغبون هم باشند حق بهم زدن معامله رانداشته باشند, نمی توانند اجاره را بهم بزنند.

(مـسـالـه 2217) اگـر چـیزی را اجاره دهد وپیش از آن كه تحویل دهد كسی آن راغصب نماید, مـسـتاجر می تواند اجاره را بهم بزند وچیزی را كه به اجاره دهنده داده پس بگیرد, یا اجاره را بهم نـزند واجاره مدتی را كه در تصرف غاصب بوده بمیزان معمول از او بگیرد, پس اگر حیوانی را یك مـاهـه بـه ده تـومان اجاره نماید وكسی آن راده روز غصب كند واجاره معمولی ده روز آن پانزده تومان باشد, می تواند پانزده تومان را از غاصب بگیرد.

(مساله 2218) اگر چیزی را كه اجاره كرده تحویل بگیرد و بعد دیگری آن را غصب كند, نمی تواند اجاره را بهم بزند و فقط حق دارد كرایه آن چیز را به مقدار معمول ازغاصب بگیرد.

(مـسـالـه 2219) اگـر پـیـش از آن كـه اجاره تمام شود, ملك را به مستاجر بفروشد,اجاره باطل نـمـی شـود و مـستاجر باید مال الاجاره را بدهد.

همچنین اگر آن را به دیگری بفروشد اجاره بهم نمی خورد.

(مـسـالـه 2220) اگر پیش از ابتدای مدت اجاره , ملك بطوری خراب شود كه هیچ قابل استفاده نـبـاشـد, یـا قـابل استفاده ای كه شرط كرده اند نباشد, اجاره باطل می شودو پولی كه مستاجر به صـاحب ملك داده به او برمی گردد.

بلكه اگر طوری باشد كه بتواند استفاده مختصری هم از آن ببرد, می تواند اجاره را بهم بزند.

(مساله 2221) اگر ملكی را اجاره كند وبعد از گذشتن مقداری از مدت اجاره بطوری خراب شود كـه هیچ قابل استفاده نباشد یا قابل استفاده ای كه شرط كرده اندنباشد, اجاره مدتی كه باقیمانده باطل می شود و اگر استفاده مختصری هم بتواند ازآن ببرد, می تواند اجاره مدت باقیمانده را بهم بزند.

(مـسـاله 2222) اگر خانه ای را كه مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و یك اطاق آن خراب شود, اگر هـر یـك از اطاقها جز اجاره باشد اجاره نسبت به اطاقی كه خراب شده باطل می شود اگرچه فورا آن را بسازد ومستاجر می تواند اجاره باقیمانده را بهم بزند.

(مساله 2223) اگر اجاره دهنده یا مستاجر بمیرد, اجاره باطل نمی شود.

ولی اگرخانه مال اجاره دهـنده نباشد مثلا دیگری وصیت كرده باشد كه تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد, چنانچه آن خانه را اجاره دهد وپیش از تمام شدن مدت اجاره بمیرد, از وقتی كه مرده اجاره باطل است .

(مـسـالـه 2224) اگـر صـاحـب كـار بنا را وكیل كند كه برای او عمله بگیرد, چنانچه بناكمتر از مقداری كه از صاحب كار می گیرد به عمله بدهد, زیادی آن بر او حرام است وباید آن را به صاحب كـار بـدهـد و نـیـز اگر اجیر شود كه ساختمان را تمام كند وبرای خود اختیار بگذارد كه خودش بـسـازد, یا بدیگری بدهد در صورتی كه كمتر ازمقداری كه اجیر شده به دیگری بدهد, زیادی آن برای او حرام می باشد, مگر آنكه مقداری خودش كار كرده باشد و باقی مانده را به كمتر از آن مقدار بدهد.

(مساله 2225) اگر رنگرز قرار بگذارد كه مثلا پارچه را بانیل رنگ كند, چنانچه بارنگ دیگر رنگ نماید حق ندارد چیزی بگیرد.